«جمالالدین بَحرانی»؛ فقیهی که مرثیهسرای سالار شهیدان شد
تاریخ انتشار: ۸ شهریور ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۱۲۰۹۷۸
ابوعلی جمالالدین حسینی بحرانی، ادیب، شاعر، فقیه و محدث شیعی سدههای دهم و یازدهم هجری قمری است.
گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آناـ بارها شنیدهایم که گذشته چراغ راه آینده است. این چراغ روشنگر مسیری است که به ساختن بنای تمدن ایرانی اسلامی میانجامد. چراغی که انوار روشنگرش حاصل تلاش صدها حکیم، هنرمند و فیلسوف مسلمان است که از قرنها پیش خشتبهخشت این بنای سترگ را روی هم گذاشتهاند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
با شما مخاطب گرامی قراری گذاشتهایم تا هر روز به بهانه عددی که تقویم برای تاریخ آن روز به ما نشان میدهد، به زندگی یکی از مشاهیر و بزرگان تاریخ کهن ایران و اسلام مختصر اشارهای کنیم تا بتوانیم پس از یک سال، با این انوار روشنگر چراغ تمدن و فرهنگ آشنا شویم. به این منظور هر روز صبح، بخشی از تاریخ کهن خود و افتخارات آن را مرور خواهیم کرد.
برای خوشهچینی از این خرمن دانش و فرهنگ،از جلد اول کتاب «تقویم تاریخ فرهنگ و تمدن اسلام و ایران» تألیف دکتر علیاکبر ولایتی که به سال ۱۳۹۲ در انتشارات امیرکبیر به زیور طبع آراسته شده، بهره بردهایم.
ابوعلی جمالالدین حسینی بحرانی، ادیب، شاعر، فقیه و محدث شیعی سدههای دهم و یازدهم هجری قمری است.
بحرانی در روستای جِدِّ حَفص بحرین متولد شد و در همانجا به تحصیل پرداخت. پس از آن، به اصفهان رفت و از محضر شیخ بهایی بهره برد و از او اجازه گرفت. همچنین محمد بن احمد بن خاتون و فضل بن محمد بن فضل عباسی نیز به او اجازه دادند. بحرانی مدتی نیز امام جمعه بحرین بود و منصب قضای آنجا را برعهده داشت، سپس راهی شیراز شد و به نشر حدیث و گسترش علوم دینی پرداخت. پس از مدتی شیخالاسلام شیراز شد و چنهدان شهرت یافت که دوستداران فقه و حدیث از حجاز و عراق نزد او میآمدند.
بحرانی تا پایان عمر امامت جمعه و منصب قضای شیراز را به عهده داشت و در 21 رمضان 1028 درگذشت. او را در جوار حضرت شاهچراغ به خاک سپردند.
بحرانی در بحرین و شیراز شاگردان بسیاری تربیت کرد؛ از جمله ملامحسن فیض کاشانی، محمد بن حسن بحرانی، محمد بن علی مقشاعی، زینالدین علی بن سلیمان بحرانی، سید عبدالرضا بحرانی، احمد بن جعفر بحرانی، احمد بن عبدالسلام بحرانیف جمالالدین فسایی، جعفر بن کمالالدین بحرانی و میرفضلالله دستغیب حسینی.
بحرانی شعر نیز میسرود و با شاعر هم عصر خود، ابوالبحر بن محمد خطی بحرانی، رابطه نزدیکی داشت. آقا بزرگ طهرانی دیوان او را معرفی کرده است. از او دو قصیده رائیّه یاد کردهاند؛ یکی در مرثیه امام حسین(ع) و دیگری در قتل خلیفه دوم عمر.
برخی از دیدگاههای فقهی و اصولی او همچون اعتقاد او به وجوبِ نماز جمعه، توجه علما را جلب کرد. از بحرانی آثار متعددی بهجا مانده است. برخی از آثار او بدین قرار است:
1. رساله یوسفیه، درباره اعتقادات شیعه و احکام نماز که آن را به درخواست و به نام یوسف بن نصرالله بحرانی نوشت؛
2. رسالهای در مقدمه واجب؛
3. مقالة فی العام المخصص، در اصول؛
4. المقامات؛
5. حاشیه شرایط الاسلام؛
6. حاشیه معالمالدین؛
7. حاشیه خلاصة الرجال، که علی بحرانی آن را به خط مؤلف دیده است؛
8. حاشیه اثنی عشریه بهائیه؛
9. سلاسل الحدید فی تقیید اهل التقلید.
انتهای پیام/4104/
منبع: آنا
کلیدواژه: انتشارات امیرکبیر دکتر علی اکبر ولایتی تقویم تاریخ جمال الدین محمد بن
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ana.press دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۱۲۰۹۷۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
امروز، روز شیراز؛ شهر شعر و هنر و حافظ
امید جهانشاهی ؛ عصر ایران - امروز روز شیراز است، شهر حضرت ناز، حافظ شیراز، حافظه ی تاریخی ایرانیان برای خواستن زندگی. شهر عشق و نسیم و عطر بهار نارنج و باغ های دل باز: عفیف آباد و جنت و نارنجستان و دلگشا و ارم. شهر سعدی، شهر حضرت شعر. مهد فرهنگ و هنر؛ خال لب هفت شهر. قهوه شیرازی، سالاد شیرازی، کلم پلو؛ آیین خوان و خوراک خواستنی.
اگرچه تخت جمشید نشانه روشنی از سابقه تمدن در این منطقه است اما دیرینه شیراز به گواهی کشفیات باستان شناسی سال 1395 در تپه چهار هکتاری پوستچی به هفت هزارسالگان می رسد. نام باستانی آن، تیرازیس بوده است.
شیراز در درازنای تاریخ از جمله مناطق امن بوده است و از همین رو در دوران های مختلف چه پیش از اسلام و چه پس از آن،از قطب های فرهنگ و هنر ایران زمین بوده است. به قول سعدی: «شهرها همه بازند و شیراز شهباز»
اگرچه از دوره های مهم تاریخی، یادگاری هایی در شیراز می توان یافت. عمارت باغ ارم یادگار دوران قاجار است با آن نقاشی های رنگ روغن، منبت کاری های روی درها و گچ بری ها و کاشی کاری های نما.
اما بسیاری بناهای فاخر امروز شیراز مربوط به دوران کریم خان زند است مثل بازار وکیل، حمام وکیل و ارگ کریم خان که محل حکومت او بود و پس از او نیز دارالحکومه امرای فارس شد. کریمخان زند را بهترین پادشاه ایران بعد از حمله اعراب دانسته اند. او از افسران شجاع سپاه نامدار نادرشاه بود که پس از مرگ وی به ایل خود برگشت. محبوبیت کریمخان زند که خود را وکیل رعایا می نامید در تاریخ ایران بینظیر است.
آنچه کریمخان را ستایشبرانگیز کرد مردمداری، دادگری و سخاوتش نسبت به زیردستانش بود. از سخاوتمندی کریمخان بسیار گفتهاند. در رستمالتواریخ آمده است که وقتی کریمخان جایی را که فتح میکرد غارت نمیکرد و میکوشید حقوق سربازانش را بدهد. وقتی دیوار شهر شیراز را دوازده هزار کارگر میساختند، هنگام حفاری سکههای اشرفی فراوانی یافت شد. او به جای مصادرۀ سکه ها و به جیب زدن آن (به نام دولت و به کام خود)، سکهها را میان همان کارگران تقسیم کرد.
شیراز در دوره ای شهره به مکتب نگارگری بود و در دورانی مشهور به دارالعلم. در دوران عضدالدوله دیلمی، چنان کتابخانه بزرگی داشت که از همه علوم و فرهنگ آن روز نشانی از ان می شد جست و گواهی از جایگاه شیراز در تاریخ فرهنگ ایران دارد. صنعت کتاب سازی و کتاب آرایی از صنایع تاریخی این شهر بوده است. از همین رو، سعدی در حق شیراز گفته است: «چه شام و چه مصر و چه بّر و چه بحر؛ همه روستایند و شیراز شهر.»
تعین روزی به نام شهری را باید غنیمت شمرد برای شناخت و ستایش شهرها و توجه به توسعه آنها مبتنی بر طبیعت و سرشت تاریخی شان.
چه شد اصفهان که روزگاری شهری جهانی بود و شهره به زیبایی و شکوه و صنایع مختلف و صادرات ابریشم به اروپا داشت، و مستشرقین بسیار تحسینش می کردند به جای اینکه امروز قطب گردشگری ایران باشد، حالا درگیر فاجعه فرونشست است و آلودگی.
چرا هر ساله در نوروز حدود دومیلیون نفر بی اعتنا و بی تفاوت از کنار خوی رد می شوند تا به ترکیه بروند برای خرید، کنسرت و یا به اصطلاح خوش گذراندن که البته گاهی می شود تجمع اعتراضی «پول ما را پس بده» در مقابل هتل آنتالیای ترکیه. این حق شهر قدیمی و پر آوازه خوی نیست با این همه ظرفیت.
شهری که از دوران سلجوقیان بواسطه قرار داشتن در جاده ابریشم یکی از مراکز تجارت و رونق و مهد تمدن بوده است و امروز نیز آکنده از جاذبه های طبیعی و تاریخی و قابلیت های تفرج گاهی و تجارت و ظرفیت های توسعه است، نباید بین راهی خیل مسافران عازم وان و انتالیا باشد که چند دهه است به نوایی رسیده اند از صدقه سری مسافران ایرانی. «تفو بر تو ای چرخ گردون تفو»
براستی چرا برای زیبایی و شیکی روی برخی تیشرت ها و لباس ها به زبان انگلیسی درج می کنند پاریس و لندن. دریغ آنجاست که حتی تولیدکننده ایرانی برای ارزشمند و به زبان امروز باکلاس کردن محصولش این کار را می کند. این نشانه فقدان اعتماد به نفس ملی است. نشانه اینکه هیچ چیز به اندازه ایران غریب نبوده است. روزهای شهرهایمان را بزرگ و باشکوه برگزار کنیم برای اعتماد به نفس ملی و برای هویت ملی.
به این کلیشه های تحقیرآمیز در مورد شهرهایمان پایان دهیم. به این خود تحقیری بی بنیاد پایان دهیم. قزوین از مظاهر تمدن ایرانی است. پایتخت خوشنویسی ایران است. موزه بزرگ قزوین و خیابان سپه که اولین خیابان ایران است، گواهی بر ارزشمندی این شهر ریشه دار و اصیل فرهنگی دارد. در وصف قزوین همین بس که از حیث تعدد آثار تاریخی در یک شهر، در ایران و حتی جهان دارای جایگاه است. تبریز و اصفهان و یزد و اهواز و قزوین و سنندج را آن گونه که باید و شایسته است توصیف کنیم و به آنها ببالیم. اگر ایران را گرامی می داریم، اجزایش همین شهرهاست: لبت شیراز و چشمت اصفهان و خنده ات گیلان پر از مستی و راز و شوق هستی، روح ایمانم! (حمیدرضا گلشن) از این منظر، روز شیراز روزی خاص تنها مربوط به شهر شیراز نیست. روز ملی ایران برای تکریم شعر و فرهنگ و هنر و حافظ و یک تاریخ پر از شکوه و زیبایی است از جمله دوران کریم خان زند.
روز تبریز، یک روز ملی است برای درود ایران به خروش غرور آفرین مشروطه خواهی، به پرچم های سرافراز غیرت: ستارخان و باقرخان.
روز یزد، روز اعتدال است و نجابت و مدارای ریشه گرفته از افق های باز کویر.
روز رشت بهانه ستایش تجدد و فرهنگ است.
برای خلاصی از باستان گرایی به مثابه ستایش ایرانیتی انتزاعی و نمایشی، باید به شناخت و ستایش شهرها پرداخت. هر شهر پنجره ای است به شناخت ایران. هر شهر حس و بو و رنگی است از رنگین کمان درخشان ایران. شیراز سبک بال و همه ناز و عاشق و معتدل هم بخشی از ویژگی ایران است. کانال عصر ایران در تلگرام